جدول جو
جدول جو

معنی پوزش گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

پوزش گرفتن
(وَ)
پوزش آغازیدن:
ز گفتار او ماند اندر شگفت
زمین را ببوسید و پوزش گرفت.
فردوسی.
و رجوع به پوزش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوزش گفتن
تصویر پوزش گفتن
به زبان آوردن پوزش، توبه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوش گرفتن
تصویر گوش گرفتن
گوش دادن، گوش داشتن، کنایه از پند کسی را شنیدن و به یاد نگه داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیش گرفتن
تصویر پیش گرفتن
گرفتن قبل از موعد مقرر، پیش رو قرار دادن، جلو انداختن و پیشاپیش بردن
آغاز کردن، شروع کردن
مانع شدن، جلوگیری کردن
فرهنگ فارسی عمید
(وَ)
بزبان آوردن پوزش. توبه کردن:
دگر آنکه گفتی که پوزش بگوی
کنون توبه کن راه یزدان بجوی...
فردوسی.
و رجوع به پوزش شود
لغت نامه دهخدا
(وُ)
پوست کندن
لغت نامه دهخدا
تصویری از پوزش گفتن
تصویر پوزش گفتن
توبه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوست گرفتن
تصویر پوست گرفتن
پوست کندن
فرهنگ لغت هوشیار
قبل از موعد مقرر گرفتن ستدن پیش از وقت: استسلاف بها پیش گرفتن، مقابل خود قرار دادن پیش روی نهادن: نخست از مجاهدان دلاوری سپری پیش گرفته پای تهور بفشرد، جلو افکندن پیشاپیش قرار دادن و روان ساختن جلو انداختن و بحرکت وا داشتن: ابوطالب را پیش گرفتند و بنزدیک ابرهه بردند، آغازکردن شروع کردن: با کیومرث طریقه مصالحت و دوستی پیش گرفت، سد راه شدن مانع آمدن جلوگیری کردن: دل رمیده ما را که پیش میگیردک خیر دهید بمجنون خسته از زنجیر. (زنجیر) یا پیش گرفتن درسی را. پس گرفتن استاد آن درس را از شاگردپرسیدن معلم درسی را از شاگرد. یا پیش گرفتن راهی یا سفری را. بدان راه یا سفر شدن، یا پیش گرفتن کاری (شغلی) را. بدان مشغول شدن اشتغال ورزیدن بدان: مشعله ای بر فروز مشغله ای پیش گیر تا ببرند از سرت زحمت خواب و خمار. (سعدی) یا در پیش گرفتن کاری (شغلی) را. مشغول آن شدن، اقدام بدان کردن: مردی امید بمن و بجاه من دارد و سفری دراز در پیش گیرد از عراق تا ارمنیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش گرفتن
تصویر گوش گرفتن
گوش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوش گرفتن
تصویر جوش گرفتن
((گِ رِ تَ))
مضطرب شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوش گرفتن
تصویر دوش گرفتن
حمام کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوش گرفتن
تصویر گوش گرفتن
گوش دادن، توجه کردن، پند کسی را پذیرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
الحصول على المال
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
Cash
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
encaisser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
получить наличные
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
नकद लेना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
نقدی وصول کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
নগদ গ্রহণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
kutoa fedha taslimu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
nakit almak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
현금을 인출하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
現金を引き出す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
למשוך כסף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
ถอนเงินสด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
menarik uang tunai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
Bargeld bekommen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
contant opnemen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
cobrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
prelevare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
sacar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
取现
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
зняти готівку
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پول گرفتن
تصویر پول گرفتن
wypłacić gotówkę
دیکشنری فارسی به لهستانی